جدول جو
جدول جو

معنی کامل عیار - جستجوی لغت در جدول جو

کامل عیار
دارای عیار کامل، درست عیار، کنایه از بی عیب و نقص
تصویری از کامل عیار
تصویر کامل عیار
فرهنگ فارسی عمید
کامل عیار
(مِ عِ)
زر ده دهی. (فرهنگ نظام).
- نقرۀ کامل عیار، نقرۀ خالص. مؤلف تذکرهالملوک آرد: نقرۀ کامل عیار آن است که از سطح قرص نقره بعد از برآمدن از کورۀ قال شاخچه ها به شکل حباب سر میزند، و به همین جهت نقرۀ خالص را شاخدار میگویند. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 22).
، مجازاً هر کس و چیز بی عیب. (فرهنگ نظام). تمام عیار. (آنندراج). کامل. بی غل و غش. (آنندراج) :
رتبۀ کامل عیاران از محک ظاهر شود
تن به سنگ کودکان ده دامن صحرا مگیر.
صائب (از آنندراج).
رجوع به کامل العیار شود
لغت نامه دهخدا
کامل عیار
فلز و پولی که عیارش کامل و درست باشد تمام عیار. درست عیار، کامل و تمام از هر جهت تمام عیار: (مردی کامل عیار است . {} رتبه کامل عیاران از محک ظاهر شود تن بسنگ کودکان ده دامن صحرا مگیر) (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کامل العیار
تصویر کامل العیار
کامل عیار، دارای عیار کامل، درست عیار، بی عیب و نقص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کم عیار
تصویر کم عیار
ویژگی مسکوک زر که عیارش کم باشد، زر قلب، ناسره، برای مثال زآنجا که پرده پوشی عفو کریم توست / بر قلب ما ببخش که نقدیست کم عیار (حافظ - ۴۹۸)
فرهنگ فارسی عمید
(مِ لُلْ عِ)
پول بی عیب که عیار و وزن درست داشته باشد. (ناظم الاطباء). تمام عیار. رجوع به کامل عیار شود
لغت نامه دهخدا
(رَ کَ /کِ دَ)
خالص گردانیدن. مجازاً، تهذیب کردن. زدودن غل و غش. کامل ساختن:
ترا در بوتۀ گل بهر آن دادند این مهلت
که سیم ناقص خود را کنی کامل عیار اینجا.
صائب
لغت نامه دهخدا
تصویری از کامل العیار
تصویر کامل العیار
کامل عیار: درست: زر یا سیم یا مرد کامل عیار: انسان کامل العیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم عیار
تصویر کم عیار
نبهره مسکوکی که عیارش از حد معمول اندکتر باشد پول مغشوش قلب: (ز آنجا که پرده پوشی عفو کریم تست بر قلب ما ببخش که نقدیست کم عیار)، (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار